اگر خوبان عالم جمع باشند
یقینا نزد من، تو بهترینی
اگر از خوبترها حلقه سازند
تو در آن حلقه، میدانم نگینی
خدایی نکرده گذرت میوفته به یه WC عمومی...
به طور خیلی مشکوکی می بینی خلوت هست و با خیال راحت میتونی به کارت برسی و نیازی به اِهِن و اوهون و عجله که کار شیطونه نیست...
بعدش متوجه یکی از نوادر میشی اونم اینه که درِ اونجا قفلم داره!!!
شاخت در نیاد اگه بگم که WC تر و تمیز هست و فاقد هر نوع رایحه مطبوع هست...
توصیه می کنم قبل از اینکه دست به کار بشید حتما چک کنید ببینید آب درون لوله ها وجود داره یا نه!
این همه عجائب اتفاقی نیس به خدا!!
ارشد قبول شدم...
عین ترم صفری های کارشناسی خوشالم و استرس دارم از محیط جدید...
البته چون تغییر رشته دادم و شهر دانشگاهم عوض شده... مث مارکوپولو شدم!
یازده واحد پیش نیاز خوردم که با این حساب میشم سه ساله...
دوس دارم زودتر شروع بشه البته دل کندن از خونه و دوری از مامان و بابا خیلی سخته
یه کم حس و حالم بیاد سر جاش بیشتر می نویسم...
از خوبی ها و بدی های دوران کارشناسی!
روی موج سوار هستی؛ یهو موج رو از زیر پات می کشن تا با مُخ بخوری زمین
تا بفهمی کسی روی موج خونه نمی سازه
آرامش جای دیگه ای هست
رهگذریم مشدی
دوست داشتن شما تحفه ای بسیار با ارزش است که آن را هم شما عنایت فرمودید...
بی لیاقتم. التماس می کنم آن را از من نگیرید. به همین محبت دلخوشم...
(اشاره به خبطی که در خط 6 اینجا کردم)
از گناه خسته شدم
از نفسم از شیاطین از ابلیس
هوای شما رو دارم به شدت، البته وقتی غافل نیستم!
وقتی خبیثایی که اسمشون رو آوردم دست از سرم بر می دارن
هیچی و هیچی و هیچی ندارم... چرا!!! یه چیزایی دارم که شما رو خیلی ناراحت می کنه
شاید از من نا امید بشید ولی من شما رو و اجداد طاهر شما رو دوست دارم
فقط برای یک ثانیه لبخند شما، با همه سیاهی هام و فاصله هایمان و نامردی هام
و با شوق و با امید و با اشک "صد تا صلوات با و عجل فرجهم" می فرستم
در نامه ی سیاهم، دلم به این کار عوامانه خوش است
عشق است همین "عوامانه ها"!
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نقد +
این چه وضعشه که نصف تابستون رفته و من هنوز دو تا کتاب هم نخوندم؟!!!
تصمیم گرفتم یه دهه خودم رو از لپ تاپم محروم کنم به عنوان جریمه!!!
الان هم به عنوان خداحافظی می خوام یه ساعت کانتر بازی کنم...
شده تو امتحان برگه سیاه کنی؟؟!
بعضی استادا که با کرم هستن همین جوری رو جواب خط نمی کشن...
حداقل نیم نمره ای رو به خط خطی ها میدن تا دل آدم نشکنه!
پر از خط خطی و غلط غولوتِ نامه عملم!
این کرمک یا کریم؟
سلام
من هفت ساله شدم! یعنی وبلاگ "بچه آدم" هفت ساله شد! تاریخ تولد وبلاگم 86/5/9 هست!
اول اسمش "بچه آدم" نبود! از تیر 89 اسمش شد بچه آدم. اسم اولیش "شلغم میوه بهشته" بود!!!
توی پرانتز بگم که تیر 89 یهو کل مطالب رو پاک کردم و از نو نبشتم اینجا رو!
هفت سالگی یعنی کلاس اول، یعنی باید کم کم بچه گی رو کنار گذاشتن و "آدم" شدن!
من دوس ندارم بزرگ بشم!! اصن می خوام همین قدری بمونم! چه اشکالی داره مگه؟ زشته؟ عیبه؟
میگن نیگا کن قد یه غول شده ولی هنوز مثِ بچه هاس؟ بذار هر چی می خوان بگن، بگن!
متچکرم از دوسایی که وقتی حالم خوب نبود یه نظرایی دادن که خوبم کرد یا حداقل منو به خودم آورد...
اگه وبلاگ نویسی همین یه خوبی رو داشته باشه برام کافیه... هیش وقت اون نظرا رو یادم نمی ره!
ممنون رفقایی هستم که می خوندنم! خیلی از دوسام اصن حوصله این کارا رو ندارن یا براشون مهم نیست.
و در آخر این که بعضی وقتا فکر می کنم کی تموم میشه زندگی این وبلاگ...
مثِ هزاران هزار وبلاگ دیگه ای که هیچ وقت به روز نشدن!
همین
ای انسان! یقین بدان که ثروت پرستان را هیچ میهنی نیست، و مال اندوزان را وطنی و ملتی و امتی.
سود تنها وطن معتبر ثروت پرستان است؛ و هر جا که سود بیشتر، وطن محبوب تر.
کتابِ سه دیدار با مردی که از فراسوی باور ما می آید از نادر ابراهیمی - جلد اول صفحه 19