"فاطمه فاطمه است"
زلزله است برای فکر خاک گرفته، لگدیست به روزمرگی و تلنگریست برای آسمانی شدن.
جای آقا علی خالیست این روزها...
وقتی سفارت آمریکا رو گرفته بودند، حضرت آقا و آقای هاشمی و یه نفر دیگه تشریف میبرن قم تا از امام کسب تکلیف کنند. بعد از شرح ماجرا از امام پرسیدند "اینا رو الان چه کارشون کنیم؟"
امام بعد از یه تأملِ چند ثانیه ای، خیلی قاطع و با جدیت از جمع پرسیده بود: "از آمریکا می ترسید؟"
جماعت گفتند: "نه"؛ امام فرمود: "پس نگهشان دارید."
اگر ترس آمد، اگر طمع آمد، اگر غفلت آمد، اگر گرایش های انحرافی پا درمیان گذاشت، کارها مشکل خواهد شد. (حضرت آقا)
سند
"علی" بر "محمد" اضافه نشده است.
علی را گرفته ایم تا محمد(ص) را گم نکنیم.
چشم وا کن، احد آیینه ی عبرت شد و رفت
دشمن باخته بر جنگ مسلط شد و رفت
آنکه انگیزه اش از جنگ غنیمت باشد
باخبر نیست که طاعت به اطاعت باشد
داد و بیداد که در بطن طلا آهن بود
چه بگویم که غنیمت رکب دشمن بود
داد و بیداد برادر که برادر تنهاست
جنگ را وا مگذارید، پیمبر تنهاست...
***
همه رفتند، غمی نیست، علی می ماند
جای سالم به تنش نیست، ولی می ماند
سید حمید رضا برقعی
همه چیز دست به دست هم داده علیه من و من هستم و یک تکه گوشت صنوبری! من هستم و یه بغض بیخ گلو، یه قطره لرزان گوشه چشم، فریادی محبوس در نای، دستانی لرزان، گام هایی پر از هراس...
رانده و مانده از آنچه هست و هستم...
روزی خرده می گرفتم بر دوستی که دم از تنهایی می زد؛ آهش مرا گرفت