هر چی توی نت سرچ کردم بلیت اینترنتی اتوبوس برای ایلام پیدا نکردم. بچه ها می گفتن از ایلام برم به مهران سریع ترین راه هست. تنها چیزی که دستگیرم شد این بود که اتوبوسای ایلام از ترمینال غرب حرکت می کنن. شال و کلاه کردم و رفتم ترمینال بیهقی.
هرچی بالا و پایین کردم دیدم خبری از سرویسی برای ایلام نیست! وقتی پرس و جو کردم فهمیدم ترمینال بیهقی (یا همون آرژانتین) ترمینال غرب نیست! من از اون جهت که ترمینال بیهقی در غرب ما واقع میشه، فکر می کردم ترمینال غربه!
خلاصه بعد از کلی معطلی با هزار تومن رفتم ونک و از اون طرف با دو هزار و چهارصد تومن رفتم میدون آزادی. بعد از اینکه یه دور قمری دور میدون زدم تونستم خودم رو به سالن تعاونی ها برسونم.
وقتی میدون آزادی میرم، تهران رو تا اعماق وجودم حس می کنم! خصوصن اون روز که حسابی هوا آلوده بود و به سختی می شد نفس کشید!
وقتی وارد سالن شدم دیدم که بلیت مهران هم هست، یعنی لازم نیست برم ایلام و بعد برم مهران. اکثر تعاونی ها بلیت روز فروش داشتن یعنی هر روز فقط بلیت همون روز فروخته می شد، اما من به خاطر اینکه صبح روز حرکتم (سه شنبه) کلاس داشتم و نمی تونستم برم بلیت بخرم مجبور بودم هر جور شده بلیت جور کنم (هر چند روز حرکت دیدم که اینقدر سرویس زیاده که راننده ها التماس می کنن که سوار شی! اصلن نیازی به خرید بلیت از قبل نیست. ایام اربعین عروسیه تعاونی ها هست! می گم چرا!)
خلاصه تونستم از تعاونی TBT بلیت تهیه کنم برا مهران. نامردا بلیت 32 هزار تومنی رو کرده بودن 64 هزار تومن و بلیت VIP رو کرده بودن 107 هزار تومن! استدلالشون هم این بود که اتوبوس مجبوره از مهران تا تهران خالی بیاد لذا کرایه رفت و برگشت از مسافر گرفته می شه. حالا فهمیدید چرا عروسیشون بود؟ چون معمولا در ایام سال نمی تونن اتوبوس رو برای اکثر مقصدها این جور پر بکنن در حالی که برای زائرا کل اتوبوس که پر می شه هیچ، کرایه ی برگشت رو هم می گیرن! از اون طرف راننده ی ما همش غر میزد که برام نمی صرفه و این مسیر کاری من نیست و از این حرفا! یعنی کلافمون کرد تا رسیدیم مرز!
شوقی همراه با دلشوره وجودم رو گرفته بود. شوق وصال و استرسی برای اینکه مبادا که یه وقت من رو نطلبیده باشن.
شما می تونید مجموعه نوشته های اربعینی منو در آرشیو ببینید، یعنی اینجا.