یه مدته از لحاظ روحی مثل تابع سینوسی شدم! یه خورده تلاطم فکریم برای مسیر آینده فرو نشسته اما جاش رو بحران جدیدی گرفته: انتخاب همسر! البته بعد از پیدا کردنش!
کارای پایان نامم هم پیچیده توی هم و هر روز یه گره جدید میخوره! دو تا استاد راهنمای باقالی هم نصیب ما شده که بودن و نبودنشون هیچ توفیری نداره! گفتم بیام تهران چار تا استاد درست و درمون ببینم ولی ظاهرا آسمون همه جا همین رنگه.
یافتن کار! مسئله ای که در صدر فعالیت های سال آتی من خواهد بود، انشا الله! همین طور که در جریانید بدون داشتن نامبرده کسی به کسی زن نمیده! خاصه دانشجوی یه لا قبایی مث من!
این کیبورده هم بد جوری داره میره روی اعصاب! کلیدهای "گ و ج و ح و 8" اون خراب شده و باید خیلی محکم فشارش بدم تا تایپ کنه! کسی نمیدونه کیبورد لپ تاپو چه جوری میشه درست کرد؟
وبلاگ بیچاره من! چند وقته میخوام برم "بیان" وبلاگ بسازم اما حوصله ی اسباب کشی ندارم! از طرفی اینجا بوی خامی های نوجوونیم رو میده! دوسش دارم.
این ها دغدغه های امروزم، قبل از خواب هستن! فردا صبح که بیدار میشم بسته به اینکه در پی دوم تابع باشم یا پی و یا سه پی دوم تابع سینوسی، دغدغه هام و حالات روحیم متفاوت خواهد بود!!! فقط اینو میدونم که فردا خیلی کار دارم!
شب خوش