سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بچه که بودم هر از گاهی می رفتم مسجد محلمون برای مکبّری. فقط هم نمازای مغرب و عشا رو می رفتم!

از قضا یه ظهری که بازار رفته بودیم، برای نماز ظهر و عصر رفتیم مسجد بازار.


اونجا یه مرد میانسال مکبر بود. رفتم جلو گفتم میشه من جاتون وایسم!

بنده خدا گفت: بلدی؟ گفتم: ها! گفت: بیا! اینم میکروفون...

سجده دوم رکعت سوم نماز ظهر گفتم: یا ولی العافیه! یعنی نماز تمومه دیگه!

حاج آقا که مرد مسنی بود هم یا ولی العافیه رو گفت و بعدش شروع کرد تشهد رو خوندن!!

ملت همه یا الله و بحول الله و ذکرای بلند بلند میگفتن!!! من یه لحظه ترسیدم!


آخه من حفظ کرده بودم نماز اول 3 رکعته، نماز دوم 4 رکعته! بچه بودم دیگه...

آخر نماز هم میکروفون رو گذاشتم زمین و الفرار!!! بلبلبلو


نوشته شده در  چهارشنبه 91/11/18ساعت  11:26 صبح  توسط بچه آدم 
  لطف شما()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
واگذاری. بلاگ
مو بوسوختم مو برشتم
گوشه لب پر زندگی
لیست خرید من از نمایشگاه کتاب تهران 1397
هستم اگر می روم گر نروم نیستم
روزانه ی یک کچل سرباز: ایست!
لیست خرید کتاب من از نمایشگاه کتاب
غرور و تعصب از جین آستین
آرزوهای بزرگ از چارلز دیکنز
احوالات شلم شوربا
آخرین امید
[عناوین آرشیوشده]