سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بعد از اداره ی نظام وظیفه یک راست رفتم دفتر پلیس +10 نزدیک دانشگاهم. وقتی مشخصاتم رو وارد کرد گفت که هنوز از طرف نظام وظیفه مجوز صادر نشده! برو فردا بیا! منم خیلی خسته شده بودم، یه راست رفتم دانشگاه برای نهار و نماز. آخرای وقت اداری همون روز بود که از طرف نظام وظیفه پیام اومد که اطلاعات شما ثبت شده و حله!

فرداش دوباره رفتم پلیس +10 برای درخواست گذرنامه (قبلن گذرنامه داشتم اما زمانش تموم شده بود). اگر اشتباه نکنم یکشنبه قبل از عاشورا بود. حدود صد هزار تومن هزینه ی گذرنامه شد. دقیقا یک هفته بعدش گذرنامم رو آوردن در خونمون. گذرنامه ای که پشت اون کلی ذوق و شور و هیجان بود. و آغاز ماجرایی که می خواست اتفاق بیوفته...

تا که از جانب معشوق نباشد کششی
کوشش عاشق بی چاره به جایی نرسد

***

سه شنبه همون هفته که پاسپورت به دستم رسید به دفتر خدمات زیارتی و سیاحتی طلوع که نماینده سفارت عراق در تهران هست رفتم (میدان ولی عصر، کوچه شقایق، کوچه سوم، طبقه ی بالای مسجد حضرت ولی عصر (عج)).

خیلی سریع پاسپورت رو تحویل دادم و 150 هزار تومن بابت ویزا (روادید) کارت کشیدم و رسید رو تحویل گرفتم و تمام! مسئول باجه بهم گفت که فردا ساعت 4 عصر به بعد بیا و روادیدت رو بگیر (کلا 5 دقیقه هم طول نکشید).

چهارشنبه، یه ربع مونده به ساعت چهار رفتم دفتر طلوع و دیدم یا قرآن! شونصد نفر توی صف هستن و انتهای صف وسطای کوچه هست و روادید هنوز نیومده! خلاصه تا روادید رو از سفارت آوردن و نوبت من شد حدود یک و نیم ساعتی طول کشید. گرفتمش بالاخره!

چند دقیقه به پاسپورت و ویزام خیره شده بودم. یعنی خواب می بینم؟ یعنی می شه؟ ای خدااااااا ...

نکته: اولش اعلام کرده بودن که باید سامانه سماح ثبت نام کنید وگرنه اِل میشه و بِل می شه، منم ثبت نام کردم ولی اونجا باید مشخصات یه دفتر زیارتی رو می دادی تا ویزای گروهی صادر کنن و یا اینکه خودت به صورت گروهی ثبت نام کنی. وقتی من ویزام رو گرفتم، رفتم از سامانه سماح انصراف دادم. بعدش زنگ زدم حج و زیارت پرسیدم چی کار کنم (می ترسیدم شر بشه بعدن!). اون بنده خدا گفت ثبت نام کن! منم ثبت نام کردم. از طرف دفتری که اطلاعاتش رو وارد کرده بودم بهم زنگ زدن که بیا مدارکت رو بده تا ویزا برات صادر کنیم، منم گفتم ویزا سینگل گرفتم و یارو گفت مشکلی نیست. مرز مهران که رفتم اینقدر بی در و پیکر بود که صدتا از این سامانه ها هم درست کنن نمی شه مدیریتش کرد!

شما می تونید مجموعه نوشته های اربعینی منو در آرشیو ببینید، یعنی اینجا.


نوشته شده در  جمعه 95/6/19ساعت  9:43 عصر  توسط بچه آدم 
  لطف شما()


لیست کل یادداشت های این وبلاگ
واگذاری. بلاگ
مو بوسوختم مو برشتم
گوشه لب پر زندگی
لیست خرید من از نمایشگاه کتاب تهران 1397
هستم اگر می روم گر نروم نیستم
روزانه ی یک کچل سرباز: ایست!
لیست خرید کتاب من از نمایشگاه کتاب
غرور و تعصب از جین آستین
آرزوهای بزرگ از چارلز دیکنز
احوالات شلم شوربا
آخرین امید
[عناوین آرشیوشده]